به کجا ها برد این امید مارا

ساخت وبلاگ

امکانات وب

مامانم رفته بود رفاه نوار بهداشتی بگیره اومد گفت قفسه هاا خالی بود خالی چارتا بسته پد روزانه آلمانی بهش انداخته بودن ۱۲۰ هزار تومن رفتم پسشون دادم فروشگاه رفاه پر بود پر از آدم پیر و جوون خرید کرده بودن زیاد عجیب بود عجیب

تو اتاق بودم صدای خبر ۲۰ و ۳۰ میومد روحانی میگفت ایران به عنوان یک کشور مستقل و ..... 

کشور مستقل؟؟پوشک و نوار بهداشتی ؟؟کاغذ؟؟ و هزاران کالای دیگه 

نمیخوام عین بقیه غر بزنم و بگم نمیشه چیکار کنیم تو این گرونی تو این فلاکت و بدبختی ، چرخی یه استوری گذاشته بود راجع به اینکه هر آدمی تو زندگیش یه سری مراحل داره سراشیبی سقوط آزاد با چتر سرازیری شاید الان ما تو این شیب تند سربالایی هستیم باید تلاش کرد لابد سخته ولی میشه امید داشت که تموم میشه با چتر میایم پایین باد می پیچه تو موهامون آروم که میرسیم رو زمین رو تپه ها شاید تموم شه همه اون سختیا.تو قرآنم میگه ینی تو کتابای دینی مدرسه خونده بودم که بعد هر سختی آسانی هست.لابد هست آره مطمئنم که هست :)

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 98 تاريخ : شنبه 17 شهريور 1397 ساعت: 2:44